بیحاصل
The entry is a dictionary list for the word بیحاصل
بیحاصل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ص مرکب) بیهوده.
بی فایده. بی نفع. بلاجدوی. لاطائل.
(یادداشت بخط مؤلف):
خار یابد همی ز من در چشم
دیو بی حاصل دوالک باز.ناصرخسرو.
ز بهر چیز بی حاصل نرنجی به بود زیرا
بسی بهتر سوی دانا ز ...
بی فایده. بی نفع. بلاجدوی. لاطائل.
(یادداشت بخط مؤلف):
خار یابد همی ز من در چشم
دیو بی حاصل دوالک باز.ناصرخسرو.
ز بهر چیز بی حاصل نرنجی به بود زیرا
بسی بهتر سوی دانا ز ...