بلید
The entry is a dictionary list for the word بلید
بلید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع ص) کند. کندخاطر. (منتهی
الارب). کاهل و کند. (دهار). کندذهن.
(غیاث). ضد ذکی و فطن. (از اقرب الموارد).
کودن. بی وقوف. (ناظم الاطباء). سست خاطر.
کندخاطر. کندفهم. دیریاب. دیرفهم.
دیربرخورد. خنگ. کورذهن. کاهل و کسلان.
(زمخشری). ج، بُلداء. (دهار): ...
الارب). کاهل و کند. (دهار). کندذهن.
(غیاث). ضد ذکی و فطن. (از اقرب الموارد).
کودن. بی وقوف. (ناظم الاطباء). سست خاطر.
کندخاطر. کندفهم. دیریاب. دیرفهم.
دیربرخورد. خنگ. کورذهن. کاهل و کسلان.
(زمخشری). ج، بُلداء. (دهار): ...