بلغور
The entry is a dictionary list for the word بلغور
بلغور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (اِ) هرچیز درهم شکسته و
درهم کوفته، عموماً. (برهان) (آنندراج).
|| گندم نیم پخته که آن را در آسیا انداخته
شکسته باشند، خصوصاً. (برهان) (آنندراج).
گندم یا جو که بپزند سپس خشک و نیم کوب
کرده ...
درهم کوفته، عموماً. (برهان) (آنندراج).
|| گندم نیم پخته که آن را در آسیا انداخته
شکسته باشند، خصوصاً. (برهان) (آنندراج).
گندم یا جو که بپزند سپس خشک و نیم کوب
کرده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی ازدهستان
چولائی خانه، بخش حومهٔ شهرستان مشهد.
سکنهٔ آن ۸۲۳ تن. آب آن از چشمه و
محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۹).
چولائی خانه، بخش حومهٔ شهرستان مشهد.
سکنهٔ آن ۸۲۳ تن. آب آن از چشمه و
محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بَ یا بُ) ( اِ.) 1 - گندم نیم کوفته . 2 - آشی که از گندم مذکور پزند. 3 - سخنان
درهم برهم . 4 - هر چیز درهم شکسته .
درهم برهم . 4 - هر چیز درهم شکسته .