بریشم
The entry is a dictionary list for the word بریشم
بریشم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ شَ ] (اِ) ابریشم. افریشم.
(آنندراج). ابریسم. قز. رجوع به ابریشم
شود:
بیابید از این مایه دیبای روم
که پیکر بریشم بود زرْش بوم.فردوسی.
کرم کز توت بریشم کند آن نیست عجب
چه عجب از زمی ار دُر دهد ...
(آنندراج). ابریسم. قز. رجوع به ابریشم
شود:
بیابید از این مایه دیبای روم
که پیکر بریشم بود زرْش بوم.فردوسی.
کرم کز توت بریشم کند آن نیست عجب
چه عجب از زمی ار دُر دهد ...