براه
The entry is a dictionary list for the word براه
براه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع اِ) جِ ابراهیم. اباره و اباریه و
ابارهه و براهم و براهیم و براهمة و براه جمع
ابراهیم است. (منتهی الارب).
ابارهه و براهم و براهیم و براهمة و براه جمع
ابراهیم است. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (نف) قطع کننده. قاطع. برّنده. برّا. و
این کلمه در «ناخن براه» جزو دوم است از
کلمهٔ مرکب و در بیت ذیل مستقل بکار رفته
است :
بپوشی همان پوستین سیاه
یکی کارد بستان تو با خود براه ...
این کلمه در «ناخن براه» جزو دوم است از
کلمهٔ مرکب و در بیت ذیل مستقل بکار رفته
است :
بپوشی همان پوستین سیاه
یکی کارد بستان تو با خود براه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (ص) با زیب و نیکویی. (صحاح
الفرس). زیب و نیکویی بود بمردم و غیره.
(لغت نامهٔ اوبهی). مناسب. نیکو. (فرهنگ
لغات شاهنامه):
رای ملک خویش کن شاها که نیست
ملک را بی تو نکویی و براه.بوالمثل.
کار زرگر ...
الفرس). زیب و نیکویی بود بمردم و غیره.
(لغت نامهٔ اوبهی). مناسب. نیکو. (فرهنگ
لغات شاهنامه):
رای ملک خویش کن شاها که نیست
ملک را بی تو نکویی و براه.بوالمثل.
کار زرگر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) مگس یا کرم شب تاب. (ترجمهٔ
محاسن اصفهان). کرمکی است مانند خنفسا
جرمی کوچکتر از مگسی که در شب تاریک
رود مانند چراغی روشن از پشت او افروخته
می گردد و رنگ او بروز برنگ طاوس می ...
محاسن اصفهان). کرمکی است مانند خنفسا
جرمی کوچکتر از مگسی که در شب تاریک
رود مانند چراغی روشن از پشت او افروخته
می گردد و رنگ او بروز برنگ طاوس می ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ص مرکب، اِ مرکب) (از: ب +
راه) خوب. نیکو. || آراسته. || خوبی.
نیکوئی. (برهان) (آنندراج). || زیبا. گویند
مردی براه است. (فرهنگ اسدی).
|| آراستگی.
راه) خوب. نیکو. || آراسته. || خوبی.
نیکوئی. (برهان) (آنندراج). || زیبا. گویند
مردی براه است. (فرهنگ اسدی).
|| آراستگی.