بایسته
The entry is a dictionary list for the word بایسته
بایسته Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یِ تَ / تِ ] (ن مف) واجب. لازم.
(فرهنگ نظام) (آنندراج). بایست. ضروری.
محتاجٌ الیه. (برهان قاطع). ضرور. (فرهنگ
جهانگیری). دربایست. وایه. بایا. وایا. نیازی.
ناگزیر. آنکه وجودش لازم و واجب بود.
چیزی که لازم و واجب بود. چیزی که لازم ...
(فرهنگ نظام) (آنندراج). بایست. ضروری.
محتاجٌ الیه. (برهان قاطع). ضرور. (فرهنگ
جهانگیری). دربایست. وایه. بایا. وایا. نیازی.
ناگزیر. آنکه وجودش لازم و واجب بود.
چیزی که لازم و واجب بود. چیزی که لازم ...