بازی

The entry is a dictionary list for the word بازی
بازی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük

maç
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) هر کار که مایهٔ سرگرمی باشد.
رفتار کودکانه و غیر جدی برای سرگرمی. کار
تفریحی. لَعب. (حاشیهٔ برهان قاطع). لهو:
سر شهریاران به رزم اندر است
ترا دل به بازی و بزم اندر است.فردوسی.
پس بازی گوی شد خسرو
بر یکی تازی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ] (معرب، اِ) معرب باز، مرغ شکاری
معروف باشد. (ناظم الاطباء). در عربی باز را
گویند که طائر شکاری است. (غیاث اللغات).
مرغی است شکاری. ج، بُزاة و اَبؤُز و بَؤُوْز
[ بَ ءُ وْ ] و بیزان. (منتهی الارب). و قلقشندی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) نام سلسلهٔ پنجم از سلسلهٔ
سلاطین بابل که در حدود ۱۰۵۲ تا ۱۰۳۲
ق . م. در صفحات دریایی سلطنت کرده اند و
این سلسله در حقیقت سلسلهٔ دوم دریایی
بابل محسوب میشوند. در دورهٔ این سلسله،
عیلام باز بابل را گرفت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ص نسبی) منسوب است به باز که
قریه ای است از قرای مرو در هفت فرسخی
آن. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) احمدبن محمدبن اسماعیل بازی
از محدثان بود. وی در زمرهٔ محدثانی است
که به بازیون مشهورند و به باز، قریه ای در
شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج
العروس). رجوع به احمدبن محمدبن
اسماعیل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) اسماعیل بن محمد بازی حنفی
امام جامع الشاعره در زبیدی بود و از خاندان
بازی بشمار میرود. و به باز، قریه ای در شش
فرسنگی مرو منسوب است. (از تاج
العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) حسین بن عمربن نصر بازی
موصلی، مکنی به ابو عبداللََّه، نسبت وی بجد
اعلای او و از باز قریهٔ نزدیک مرو است. وی
از شهدة و پدرش عمر حدیث کرد و ببغداد
رفت و آنگاه به حلب شد. وی بسال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) زیادبن ابراهیم ذهلی مروزی،
مکنی به ابوابراهیم. از محدثان بود. وی در
زمرهٔ محدثانی است که به بازیون مشهور و به
باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند.
(از تاج العروس) (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) سلام بن سلیمان بازی از محدثان
بود. وی در زمرهٔ محدثانی است که به بازیون
مشهورند. و به باز، قریه ای در شش فرسنگی
مرو منسوبند. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمدبن ابراهیم بن ابی یونس
الفازی مروزی. از قریهٔ فاز (باز) از قراء مرو و
از محدثان بود. (الانساب سمعانی ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمدبن حمدویه بن سهل عامری
مطوعی بازی از محدثان بود. و از ابو داود
روایت کرد و بسال ۳۲۷ هـ . ق. درگذشت. وی
در زمرهٔ محدثانی بود که به بازیون مشهور و
به باز قریه ای در شش فرسخی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمدبن فضل بازی از محدثان
بود. وی در زمرهٔ محدثانی است که به بازیون
مشهورند و به باز، قریه ای در شش فرسنگی
مرو منسوبند. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمدبن وکیع بن دواس بازی،
مکنی به ابوبکر. منسوب به باز قریهٔ طوس
بود. (تاج العروس) (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ی ی ] (اِخ) ناحیه ای از آردن در ۴
کیلومتری سدان که دارای ۱۴۱۳ تن
جمعیت است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

( اِ.) 1 - فعالیت جسمی یا ذهنی برای سرگرمی یا تفریح . 2 - فعالیت ورزشی . 3 -
قمار. 4 - اجرای نقش در یک نمایش یا یک فیلم . مجازاً کار بیهوده ، فریب و نیرنگ .
Farsça - Kazakca sözlük Metni çevir

бази
ойыншық

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.