بادنجان
The entry is a dictionary list for the word بادنجان
بادنجان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
patlıcan
Farsça - Türkçe sözlük
patlıcan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دِ ] (اِ) بمعنی
بادنگانست. (برهان) (شرفنامهٔ منیری). بمعنی
بادنگانست و آن ترکاریست معروف که
بهندی بیگن گویند. (آنندراج). باتِنگان.
(محمودبن عمر). معروف است، بعض عرب
آنرا کهکب خوانند. (نزهة القلوب). مَغْد.
(المعرب جوالیقی ص ۳۱۴) (منتهی الارب).
حَیْصَل. ...
بادنگانست. (برهان) (شرفنامهٔ منیری). بمعنی
بادنگانست و آن ترکاریست معروف که
بهندی بیگن گویند. (آنندراج). باتِنگان.
(محمودبن عمر). معروف است، بعض عرب
آنرا کهکب خوانند. (نزهة القلوب). مَغْد.
(المعرب جوالیقی ص ۳۱۴) (منتهی الارب).
حَیْصَل. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
وبخش سیمکان شهرستان جهرم. در
۲۵هزارگزی شمال باختر کلاکلی کنار راه
عمومی سیمکان به میمند، در دامنه واقعست.
هوایش گرم و دارای ۲۴۱ تن سکنه میباشد.
آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات،
برنج، ...
وبخش سیمکان شهرستان جهرم. در
۲۵هزارگزی شمال باختر کلاکلی کنار راه
عمومی سیمکان به میمند، در دامنه واقعست.
هوایش گرم و دارای ۲۴۱ تن سکنه میباشد.
آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات،
برنج، ...