انصاف
The entry is a dictionary list for the word انصاف
انصاف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
insaf
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) داد دادن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (مؤید
الفضلاء). عدل کردن. (از اقرب الموارد). داد
کردن. (تاج المصادر بیهقی). || راستی
کردن. || به نیمه رسیدن روز و جز ...
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (مؤید
الفضلاء). عدل کردن. (از اقرب الموارد). داد
کردن. (تاج المصادر بیهقی). || راستی
کردن. || به نیمه رسیدن روز و جز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ نِصف و نَصف و نُصْف.
|| جِ نَصَف. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به
مفردات کلمه شود.
|| جِ نَصَف. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به
مفردات کلمه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ ع . ] 1 - (مص م .) داد دادن ، عدل کردن . 2 - راستی نمودن . 3 - (اِمص .)
عدل ، داد.
عدل ، داد.