اندراس
The entry is a dictionary list for the word اندراس
اندراس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ دِ ] (ع مص) ناپدید گردیدن. (از
منتهی الارب) (ناظم الاطباء). محو و ناپدید
شدن. (آنندراج). انطماس. (از اقرب الموارد).
محو شدن اثر. (یادداشت مؤلف). یقال و
اندرس الرسم. (ناظم الاطباء). || کهنه شدن.
(غیاث اللغات) (آنندراج) (فرهنگ ...
منتهی الارب) (ناظم الاطباء). محو و ناپدید
شدن. (آنندراج). انطماس. (از اقرب الموارد).
محو شدن اثر. (یادداشت مؤلف). یقال و
اندرس الرسم. (ناظم الاطباء). || کهنه شدن.
(غیاث اللغات) (آنندراج) (فرهنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) شهری است [ از حدود
ماوراءالنهر ] که اندر وی تبتیانند و هندوان و
از آنجا تا کشمیر دو روز راه است. (حدود
العالم چ دانشگاه ص ۱۲۲).
ماوراءالنهر ] که اندر وی تبتیانند و هندوان و
از آنجا تا کشمیر دو روز راه است. (حدود
العالم چ دانشگاه ص ۱۲۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ دِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) کهنه شدن ، پاره پاره شدن . 2 - (اِمص .) کهنگی ،
پاره پاره شدگی .
پاره پاره شدگی .