انجراد
The entry is a dictionary list for the word انجراد
انجراد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ جِ ] (ع مص) برهنه گردیدن.
|| دراز گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
|| انجرد فی السیر؛ ای مضی فیه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). گذشتن در سیر.
(یادداشت ...
|| دراز گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
|| انجرد فی السیر؛ ای مضی فیه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). گذشتن در سیر.
(یادداشت ...