امرد
The entry is a dictionary list for the word امرد
امرد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ رَ ] (ع ص) ساده زنخ. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). بی ریش. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (غیاث اللغات) (فرهنگ فارسی معین). جوانی که شاربش دمیده
ولی ریش نیاورده باشد. (از اقرب الموارد). جوان ...
ولی ریش نیاورده باشد. (از اقرب الموارد). جوان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ؟ ] (اِخ) بنا بروایت استرابون از طوایف قدیم ایرانی است که در ناحیهٔ شمالی ماد (آذربایجان) سکونت داشته اند. (از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص ۱۶۲ و ۱۶۳).