افصح
The entry is a dictionary list for the word افصح
افصح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ صَ ] (ع ن تف) فصیح تر در بیان و
سخن آرایی. (ناظم الاطباء). سخن گوی تر و
تیززبان تر. (آنندراج). زبان آورتر.
گشاده سخن تر. گویاتر. اَذرَع. تیززبان تر. (از
یادداشت مؤلف): {/Bهُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسََاناً...
۴-۷۲۸:۳۴/}(قرآن ۲۸/۳۴).
...
سخن آرایی. (ناظم الاطباء). سخن گوی تر و
تیززبان تر. (آنندراج). زبان آورتر.
گشاده سخن تر. گویاتر. اَذرَع. تیززبان تر. (از
یادداشت مؤلف): {/Bهُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسََاناً...
۴-۷۲۸:۳۴/}(قرآن ۲۸/۳۴).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ صَ ] (اِخ) میرمحمدعلی از
شعرای هندوستان بود و به سال ۱۱۵۰ هـ . ق.
درگذشت. رجوع به قاموس الاعلام ترکی
شود.
شعرای هندوستان بود و به سال ۱۱۵۰ هـ . ق.
درگذشت. رجوع به قاموس الاعلام ترکی
شود.