افتاده
The entry is a dictionary list for the word افتاده
افتاده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ دَ / دِ ] (ن مف/نف) عاجز.
(برهان) (ناظم الاطباء). کنایه از عاجز و
زبون گردیده باشد. (آنندراج) (انجمن آرای
ناصری): یکی گفت چرا شب نماز
نمیکنی؟ گفت مرا فراغت نماز نیست من گرد
ملکوت می گردم و هر کجا افتاده ...
(برهان) (ناظم الاطباء). کنایه از عاجز و
زبون گردیده باشد. (آنندراج) (انجمن آرای
ناصری): یکی گفت چرا شب نماز
نمیکنی؟ گفت مرا فراغت نماز نیست من گرد
ملکوت می گردم و هر کجا افتاده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اُ دِ) (ص مف .) 1 - زمین خورده . 2 - از پا درآمده . 3 - فروتن ، متواضع . 4 -
مصروع ، کسی که دچار صرع شده باشد. 5 - اطلاق شده .
مصروع ، کسی که دچار صرع شده باشد. 5 - اطلاق شده .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
cicho; cichy; dolny; niski; nisko; obyczajny; podły; przyzwoity; ryczeć; skromny; słaby; wątły