اطلاب
The entry is a dictionary list for the word اطلاب
اطلاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع ص، اِ) جِ طِلْب. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
(متن اللغة). رجوع به طِلْب شود.
الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
(متن اللغة). رجوع به طِلْب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) دادن خواسته و
جستهٔ کسی را. (از منتهی الارب) (آنندراج).
یاری دادن کسی بر خواستهٔ وی و برآوردن
آن را. (از متن اللغة). دادن مطلوب و خواستهٔ
کسی را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
جستهٔ کسی را. (از منتهی الارب) (آنندراج).
یاری دادن کسی بر خواستهٔ وی و برآوردن
آن را. (از متن اللغة). دادن مطلوب و خواستهٔ
کسی را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِطْ طِ ] (ع مص) جُستن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طَلَب.
(زوزنی) (اقرب الموارد). تطلب، جز اینکه
تطلب بمعنی طلبیدن چیزی است پیاپی با
تکلف. (از اقرب الموارد).
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طَلَب.
(زوزنی) (اقرب الموارد). تطلب، جز اینکه
تطلب بمعنی طلبیدن چیزی است پیاپی با
تکلف. (از اقرب الموارد).