اطعمه
The entry is a dictionary list for the word اطعمه
اطعمه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عِ مَ ] (ع اِ) جِ طعام، خوردنی و
گندم. (آنندراج). جِ طعام. (غیاث) (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (دهار). ج، اطعمات.
طعامها و خورشها. (ناظم الاطباء). رجوع به
طعام و اطعمات شود.
- اطعمه و ...
گندم. (آنندراج). جِ طعام. (غیاث) (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (دهار). ج، اطعمات.
طعامها و خورشها. (ناظم الاطباء). رجوع به
طعام و اطعمات شود.
- اطعمه و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عِ مَ ] (اِخ) احمد اطعمهٔ شیرازی.
از شاعران بود و چنانکه حبیب اللََّه اصفهانی در
مقدمهٔ دیوان بسحاق اطعمه یاد کرده دیوانی
داشته است که در میان مردم متداول بوده ولی
شعر بسحاق را بر شعر احمد اطعمه ...
از شاعران بود و چنانکه حبیب اللََّه اصفهانی در
مقدمهٔ دیوان بسحاق اطعمه یاد کرده دیوانی
داشته است که در میان مردم متداول بوده ولی
شعر بسحاق را بر شعر احمد اطعمه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عِ مَ ] (اِخ) بسحاق (ابواسحاق)
جمال الدین شیرازی. متوفی ۸۱۴ یا ۸۱۹ یا
۸۳۰ هـ . ق. از شاعران عصر اسکندربن عمر
شیخ نوادهٔ امیرتیمور فرمانروای شیراز و
اصفهان (۸۱۲ -۸۱۷) بود. وی حلاجی
میکرد و به ...
جمال الدین شیرازی. متوفی ۸۱۴ یا ۸۱۹ یا
۸۳۰ هـ . ق. از شاعران عصر اسکندربن عمر
شیخ نوادهٔ امیرتیمور فرمانروای شیراز و
اصفهان (۸۱۲ -۸۱۷) بود. وی حلاجی
میکرد و به ...