اطرار

The entry is a dictionary list for the word اطرار
اطرار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ اِ ] (ع مص) اطرار فلان؛ اسقاط
وی، گویند: ضربه فَأطَرَّ یده. (از اقرب
الموارد). اطرّ یده فطرّت؛ سقطت. (متن اللغة).
اطر اللََّه ید فلان و اطنها، فطرّت و طنّت؛ ای
سقطت. و ضربه فأطَرَّ یده؛ ای قطعها و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ اَ ] (ع اِ) جِ طُرّ. نواحی رود و نواحی
بلاد و طریق. و در تهذیب آمده است که اطرار
جِ طُرّة است و طرهٔ هر چیز ناحیهٔ آن باشد و
طرهٔ نهر و وادی کنار آن و اطرار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ اُ ] (اِخ) نام شهر استوار و ولایت
پهناوری است در اول حدود ترکستان در
ماوراءالنهر بر کنار سیحون نزدیک فاراب، و
برخی آنرا اترار گویند. (از معجم البلدان). و
صاحب قاموس الاعلام آرد: از نظر یاقوت نام
شهر و سرزمینی ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.