اضلال
The entry is a dictionary list for the word اضلال
اضلال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اضلال خدای تعالی
کسی را؛ به بیراهه راندن وی را، یقال: اضله
فضلّ. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
بیراه گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). گمراه
گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). گمراهی.
(ناظم الاطباء). گمراه کردن. (ترجمان ...
کسی را؛ به بیراهه راندن وی را، یقال: اضله
فضلّ. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
بیراه گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). گمراه
گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). گمراهی.
(ناظم الاطباء). گمراه کردن. (ترجمان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع ص، اِ) هو ضِلُّ (ضُلُّ)
اَضلالٍ و ضِلٌّ (ضُلٌّ) اَضلالٌ؛ بلایی است و
خیری در آن نیست. و هرگاه بصاد مهمل گفته
شود تنها بکسر است. (از منتهی الارب). هو
ضِلُّ (ضُلُّ) اَضلالٍ و ضِلٌّ (ضُلٌّ) اَضلالٌ، ...
اَضلالٍ و ضِلٌّ (ضُلٌّ) اَضلالٌ؛ بلایی است و
خیری در آن نیست. و هرگاه بصاد مهمل گفته
شود تنها بکسر است. (از منتهی الارب). هو
ضِلُّ (ضُلُّ) اَضلالٍ و ضِلٌّ (ضُلٌّ) اَضلالٌ، ...