اصنام
The entry is a dictionary list for the word اصنام
اصنام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ صنم، بمعنی بت. (از
منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (ناظم
الاطباء). بتها، و این جمع صنم است. (غیاث).
چیزهایی که عوض خداوند پرستش کنند. جِ
صنم، بمعنی وثن، معرب شمن. (از قطر
المحیط). جِ صنم، وثن ...
منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (ناظم
الاطباء). بتها، و این جمع صنم است. (غیاث).
چیزهایی که عوض خداوند پرستش کنند. جِ
صنم، بمعنی وثن، معرب شمن. (از قطر
المحیط). جِ صنم، وثن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) اقلیم الاصنام، به اندلس
است. (منتهی الارب). جمع صنم است و اقلیم
اصنام در اندلس از اعمال شدونه باشد و در آن
حصنی است که معروف به طُبَیْل است و در
زیر طبیل چشمهٔ طبیعی پرآبی ...
است. (منتهی الارب). جمع صنم است و اقلیم
اصنام در اندلس از اعمال شدونه باشد و در آن
حصنی است که معروف به طُبَیْل است و در
زیر طبیل چشمهٔ طبیعی پرآبی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) الاصنام. نام شهری به
الجزایر. || نام کتابی است تألیف ابن
کلبی نسابه که احمد زکی پاشا آنرا طبع کرده
و نام های اصنام و بیوت بزرگی را که در نزد
عرب متداول ...
الجزایر. || نام کتابی است تألیف ابن
کلبی نسابه که احمد زکی پاشا آنرا طبع کرده
و نام های اصنام و بیوت بزرگی را که در نزد
عرب متداول ...