اصباغ
The entry is a dictionary list for the word اصباغ
اصباغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ صِبْغ و صِبَغ. (منتهی
الارب) (دهار). جِ صِبْغ. رنگها. (آنندراج)
(غیاث). جِ صِبْغ و صِباغ. (ناظم الاطباء).
رنگها. نانخورشها. جِ صِبْغ و صِبَغ، بمعنی
صِباغ. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع
به صِبْغ و صِباغ ...
الارب) (دهار). جِ صِبْغ. رنگها. (آنندراج)
(غیاث). جِ صِبْغ و صِباغ. (ناظم الاطباء).
رنگها. نانخورشها. جِ صِبْغ و صِبَغ، بمعنی
صِباغ. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع
به صِبْغ و صِباغ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اصباغ نعمت؛ تمام
کردن و کامل گردانیدن نعمت را. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). اسباغ نعمت بر کسی.
(قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به
اسباغ شود. || غورهٔ خرمابن به پختن
درآمدن. ...
کردن و کامل گردانیدن نعمت را. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). اسباغ نعمت بر کسی.
(قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به
اسباغ شود. || غورهٔ خرمابن به پختن
درآمدن. ...