اسیر
The entry is a dictionary list for the word اسیر
اسیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سْ یَ ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از
سیر. رونده تر.
- امثال:
اسیر من الامثال و اسری من الخیال.
(عقدالفرید ج ۱ ص ۱۲۱ ح).
اسیر من الخضر.
اسیر من شعر.
سیر. رونده تر.
- امثال:
اسیر من الامثال و اسری من الخیال.
(عقدالفرید ج ۱ ص ۱۲۱ ح).
اسیر من الخضر.
اسیر من شعر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع ص) گرفتار. مقیّد. محبوس.
(غیاث). دستگیر. (ملخص اللغات حسن
خطیب کرمانی). دستگیرکرده. (مهذب
الاسماء) (شرفنامهٔ منیری). مأسور. بسته.
بندی. (غیاث):{/B وَ یُطْعِمُونَ اَلطَّعََامَ عَلی ََ حُبِّهِ
مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً.۱-۱۰۷۶:۸/} (قرآن ۷۶/۸).
اخیذ. ...
(غیاث). دستگیر. (ملخص اللغات حسن
خطیب کرمانی). دستگیرکرده. (مهذب
الاسماء) (شرفنامهٔ منیری). مأسور. بسته.
بندی. (غیاث):{/B وَ یُطْعِمُونَ اَلطَّعََامَ عَلی ََ حُبِّهِ
مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً.۱-۱۰۷۶:۸/} (قرآن ۷۶/۸).
اخیذ. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) (خرهٔ...) ناحیتی است بفارس
از بلوکات دشتی. چون دو کوه که عبور از آنها
دشوار است در دو جانب این بلوک افتاده
شمالی آن را گردنهٔ کافری و جنوبی آن را
ظالمی گویند. در میانهٔ مردم مشهور ...
از بلوکات دشتی. چون دو کوه که عبور از آنها
دشوار است در دو جانب این بلوک افتاده
شمالی آن را گردنهٔ کافری و جنوبی آن را
ظالمی گویند. در میانهٔ مردم مشهور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) دهی از دهستان گله دار بخش
کنگان شهرستان بوشهر، واقع در ۶۷۰۰۰
گزی جنوب خاوری کنگان و ۵۰۰۰گزی راه
فرعی گله دار به لار. جلگه، گرمسیر و
مالاریائی. سکنه ۶۰۰ تن. آب از چاه.
محصول آنجا غلات ، ...
کنگان شهرستان بوشهر، واقع در ۶۷۰۰۰
گزی جنوب خاوری کنگان و ۵۰۰۰گزی راه
فرعی گله دار به لار. جلگه، گرمسیر و
مالاریائی. سکنه ۶۰۰ تن. آب از چاه.
محصول آنجا غلات ، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) (رود...) نهری است به فارس،
آب آن شور و ناگوار. از چشمهٔ چک چک و
چشمهٔ مشک آویز برخاسته از بلوک اسیر
گذشته به رودخانهٔ کله وارد شود.
آب آن شور و ناگوار. از چشمهٔ چک چک و
چشمهٔ مشک آویز برخاسته از بلوک اسیر
گذشته به رودخانهٔ کله وارد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ سَ ] (اِخ) ابن زارم یا یسیربن رزام،
یا یسیربن رازم. مردی از یهود به خیبر که
سریه به امیری عبداللََّه بن رواحة در سال ششم
هـ . ق. بسوی او رفت و اسیر بطمع امارت خیبر
با سی ...
یا یسیربن رازم. مردی از یهود به خیبر که
سریه به امیری عبداللََّه بن رواحة در سال ششم
هـ . ق. بسوی او رفت و اسیر بطمع امارت خیبر
با سی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) مصطفی بن یوسف حسینی
بیروتی. او راست: هدیةالاخوان فی تفسیر ما
ابهم علی العامة من الفاظالقرآن و آن در مطبعهٔ
جریدهٔ بیروت بسال ۱۳۰۷ -۱۳۰۹ هـ . ق. و
نیز در مطبعهٔ الف باء دمشق ...
بیروتی. او راست: هدیةالاخوان فی تفسیر ما
ابهم علی العامة من الفاظالقرآن و آن در مطبعهٔ
جریدهٔ بیروت بسال ۱۳۰۷ -۱۳۰۹ هـ . ق. و
نیز در مطبعهٔ الف باء دمشق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) میرزا جلال شاعر. از مردم
اصفهان است. وی از خویشان شاه عباس بود.
بقول مؤلف مرآةالخیال، بانی بنیاد خیال بندی
است و خیال بندان زمان حال را به پیروی او
سر افتخار بلند است. اگرچه طرز خیال ...
اصفهان است. وی از خویشان شاه عباس بود.
بقول مؤلف مرآةالخیال، بانی بنیاد خیال بندی
است و خیال بندان زمان حال را به پیروی او
سر افتخار بلند است. اگرچه طرز خیال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) یوسف بن عبدالقادر حسینی
صیادی شافعی (شیخ). مولد وی صیدا بسال
۱۲۳۰ هـ . ق. است. او در کنف حمایت پدر
خویش نشأت یافت و چون بسن هفده رسید،
به دمشق رفت و مدتی در مدرسهٔ مرادیه ...
صیادی شافعی (شیخ). مولد وی صیدا بسال
۱۲۳۰ هـ . ق. است. او در کنف حمایت پدر
خویش نشأت یافت و چون بسن هفده رسید،
به دمشق رفت و مدتی در مدرسهٔ مرادیه ...