اسماع
The entry is a dictionary list for the word اسماع
اسماع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ سَمْع. (ترجمان قرآن
علامهٔ جرجانی) (دهار). گوشها.
(غیاث): ذکر این کتاب بر اسماع آن خلفاء
می گذشت. (کلیله و دمنه). برزویه را پیش
خواند و اشارت کرد که مضمون این کتاب را
بر اسماع حاضران ...
علامهٔ جرجانی) (دهار). گوشها.
(غیاث): ذکر این کتاب بر اسماع آن خلفاء
می گذشت. (کلیله و دمنه). برزویه را پیش
خواند و اشارت کرد که مضمون این کتاب را
بر اسماع حاضران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) شنوانیدن. (تاج
المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن جرجانی)
(غیاث). شنوانیدن سخن. (منتهی الارب).
|| دشنام دادن. (منتهی الارب) (تاج
المصادر بیهقی) (غیاث). || گوشه ساختن
دلو را. مِسْمَع نهادن در ...
المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن جرجانی)
(غیاث). شنوانیدن سخن. (منتهی الارب).
|| دشنام دادن. (منتهی الارب) (تاج
المصادر بیهقی) (غیاث). || گوشه ساختن
دلو را. مِسْمَع نهادن در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ سمع ؛ گوش ها. اسماع (اِ) (مص م .) 1 - شنوانیدن . 2 -
سرود گفتن .
سرود گفتن .