اسفهسالار
The entry is a dictionary list for the word اسفهسالار
اسفهسالار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ فَ ] (ص مرکب، اِ مرکب)
سِفَهْسالار. سپهسالار. سپاه سالار. سردار:
خالد بمدینه اندر آمد بر جمازه نشسته و قبائی
کرباسین سیاه پوشیده و در زیر آن زره و
شمشیری حمایل کرده و عمامهٔ سرخ بر سر
بسته و دو تیر ...
سِفَهْسالار. سپهسالار. سپاه سالار. سردار:
خالد بمدینه اندر آمد بر جمازه نشسته و قبائی
کرباسین سیاه پوشیده و در زیر آن زره و
شمشیری حمایل کرده و عمامهٔ سرخ بر سر
بسته و دو تیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ فَ ] (اِخ) ابن کورنکیج . از
سرداران مخالف قابوس بن وشمگیر که در
جنگ با وی اسیر شد. (ترجمهٔ تاریخ یمینی
ص ۲۶۶).
سرداران مخالف قابوس بن وشمگیر که در
جنگ با وی اسیر شد. (ترجمهٔ تاریخ یمینی
ص ۲۶۶).