استواری
The entry is a dictionary list for the word استواری
استواری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ تُ ] (حامص) محکمی.
قرصی. حصانت. رزانت. اِحکام. متانت.
(مجمل اللغة) (زمخشری). استحکام.
محکم کاری. دناج. رصافة. رصانت. طباخ.
(منتهی الارب): و او را [ کابل را ]
حصاریست محکم و معروف به استواری.
(حدود العالم).
به استواری جای و بپایداری کوه ...
قرصی. حصانت. رزانت. اِحکام. متانت.
(مجمل اللغة) (زمخشری). استحکام.
محکم کاری. دناج. رصافة. رصانت. طباخ.
(منتهی الارب): و او را [ کابل را ]
حصاریست محکم و معروف به استواری.
(حدود العالم).
به استواری جای و بپایداری کوه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.)1 - (حامص .)محکمی ، سختی . 2 - ثبات ، پایداری . 3 - امن یت ، اطمینان .