استمهال
The entry is a dictionary list for the word استمهال
استمهال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) مهلت خواستن.
(تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). زمان
خواستن. درنگی خواستن. طلب مهلت کردن.
زمان طلبیدن. استنظار.
- استمهال کردن؛ مهلت خواستن. زمان
طلبیدن. مدت خواستن.
|| انتظار کشیدن. ...
(تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). زمان
خواستن. درنگی خواستن. طلب مهلت کردن.
زمان طلبیدن. استنظار.
- استمهال کردن؛ مهلت خواستن. زمان
طلبیدن. مدت خواستن.
|| انتظار کشیدن. ...