استحقار
The entry is a dictionary list for the word استحقار
استحقار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) خوار داشتن.
(غیاث). خُرد شمردن. احتقار. (منتهی
الارب). استخفاف. استهانت. خرد و خوار
شمردن. (منتهی الارب). حقیر داشتن.
(زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). حقیر
پنداشتن. (مؤید الفضلاء). سبکداشت. کوچک
و سهل و حقیر شمردن: پادشاهی بدیدهٔ
استحقار در ...
(غیاث). خُرد شمردن. احتقار. (منتهی
الارب). استخفاف. استهانت. خرد و خوار
شمردن. (منتهی الارب). حقیر داشتن.
(زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). حقیر
پنداشتن. (مؤید الفضلاء). سبکداشت. کوچک
و سهل و حقیر شمردن: پادشاهی بدیدهٔ
استحقار در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) خوار شمردن . 2 - (اِمص .) خواری . ج . استحقارات .