استبعال
The entry is a dictionary list for the word استبعال
استبعال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) استبعال نخل؛
بی نیاز گشتن خرمابن از آب دادن. (تاج
المصادر بیهقی). || استبعال مکان؛ بعل
گردیدن آن. || استبعال رجل؛ شوهر
گردیدن. (منتهی الارب).
بی نیاز گشتن خرمابن از آب دادن. (تاج
المصادر بیهقی). || استبعال مکان؛ بعل
گردیدن آن. || استبعال رجل؛ شوهر
گردیدن. (منتهی الارب).