استار
The entry is a dictionary list for the word استار
استار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ سِتر، بمعنی پرده.
(غیاث اللغات) (دهار):
چو کار کعبهٔ ملک جهان بدان آمد
که باد غفلت بربود ازو همی استار.
بوحنیفهٔ اسکافی (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ۲۸۰).
اسرار ضمایر و استار مصایر پیش نظر
بصیرت او ...
(غیاث اللغات) (دهار):
چو کار کعبهٔ ملک جهان بدان آمد
که باد غفلت بربود ازو همی استار.
بوحنیفهٔ اسکافی (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ۲۸۰).
اسرار ضمایر و استار مصایر پیش نظر
بصیرت او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (معرب، اِ) (معرب چهار) چهار.
اربعه. چهارتا. (منتهی الارب). جوالیقی گوید:
الاستار، قال ابوسعید: سمعت العرب تقول
للأربعة «استار» لانه بالفارسیة «چهار»
فاعربوه فقالوا «استار». (المعرب چ احمد
محمد شاکر ص ۴۲). || «چهار مثقال».
(ابن سرافیون).
اربعه. چهارتا. (منتهی الارب). جوالیقی گوید:
الاستار، قال ابوسعید: سمعت العرب تقول
للأربعة «استار» لانه بالفارسیة «چهار»
فاعربوه فقالوا «استار». (المعرب چ احمد
محمد شاکر ص ۴۲). || «چهار مثقال».
(ابن سرافیون).