اجزاء
The entry is a dictionary list for the word اجزاء
اجزاء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اجزاء سکین؛ دسته
کردن کارد را. (منتهی الارب). کارد را دسته
کردن. (تاج المصادر). || اَجزی کذا عن
کذا؛ نائب غیر و کافی کسی شد.
(منتهی الارب). کفایت کردن. ...
کردن کارد را. (منتهی الارب). کارد را دسته
کردن. (تاج المصادر). || اَجزی کذا عن
کذا؛ نائب غیر و کافی کسی شد.
(منتهی الارب). کفایت کردن. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ جزء و جزو. پاره ها.
بهره ها. بخش ها:
کجا کل آمده باشد چه باشد قیمت
اجزا.
قطران.
شوهر زن را میکشت و میجوشانید و به
اجزاء و اعضاء او تزجّی و تغذّی ...
بهره ها. بخش ها:
کجا کل آمده باشد چه باشد قیمت
اجزا.
قطران.
شوهر زن را میکشت و میجوشانید و به
اجزاء و اعضاء او تزجّی و تغذّی ...