اجبار
The entry is a dictionary list for the word اجبار
اجبار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) جبر. بستم بر کاری
داشتن. (زوزنی) (منتهی الارب). بستم بر سر
کاری داشتن. (تاج المصادر). || بمذهب
جبر منسوب کردن. (منتهی الارب). نسبت
کردن با مذهب جبر. (تاج المصادر).
...
داشتن. (زوزنی) (منتهی الارب). بستم بر سر
کاری داشتن. (تاج المصادر). || بمذهب
جبر منسوب کردن. (منتهی الارب). نسبت
کردن با مذهب جبر. (تاج المصادر).
...