ابهام
The entry is a dictionary list for the word ابهام
ابهام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع اِ) انگشت ستبر و کوتاه دست
یا پا از جانب انسی. نر. انگشت نر.
(نصاب الصبیان). شصت. شَست.
بزرگ انگشت. انگشت بزرگ. نرانگشت.
(دستوراللغة). سترگ. انگشت سترگ. (مهذب
الأسماء) (زمخشری). اِشتو. (مهذب الأسماء).
ج، اَباهم، اباهیم.
یا پا از جانب انسی. نر. انگشت نر.
(نصاب الصبیان). شصت. شَست.
بزرگ انگشت. انگشت بزرگ. نرانگشت.
(دستوراللغة). سترگ. انگشت سترگ. (مهذب
الأسماء) (زمخشری). اِشتو. (مهذب الأسماء).
ج، اَباهم، اباهیم.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) پوشیده گذاشتن. مجهول
بگذاشتن. بسته کردن کار. (زوزنی). بسته
کردن. پوشیدن. || پوشیده گفتن.
|| پیچیدگی. بستگی. پوشیدگی.
تاریکی. || دور کردن و راندن ...
بگذاشتن. بسته کردن کار. (زوزنی). بسته
کردن. پوشیدن. || پوشیده گفتن.
|| پیچیدگی. بستگی. پوشیدگی.
تاریکی. || دور کردن و راندن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) پوشیده گذاشتن ، پوشیده سخن گفتن . 2 - (اِ مص .)
پوشیدگی ، تاریکی . 3 - (اِ.) انگشت بزرگ ، شست .
پوشیدگی ، تاریکی . 3 - (اِ.) انگشت بزرگ ، شست .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
إِبْهَامٌ
1
неопределённость, неясность; запутанность, сомнительность; ال ابهام الرمزىّ символизм
II
إِبْهَامٌ
2 мн. أَبَاهِمُ мн. أَبَاهِيمُ
большой палец; اليد ابهام большой палец руки; الرجل ابهام большой палец ноги