دیدار
The entry is a dictionary list for the word دیدار
دیدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمص) دید. دیدن. رؤیت کردن. ترجمهٔ رؤیت. (برهان). نگاه کردن. نگریستن. مشاهده. نظر:
ز دیدار خیزد همه آرزوی
ز چشم است گویند ژردی گلوی.ابوشکور.
وزان جایگه سوی شاه آمدند
بدیدار فرخ کلاه آمدند.فردوسی.
زمین را ببوسید در پیشگاه
ز دیدار او شاد ...
ز دیدار خیزد همه آرزوی
ز چشم است گویند ژردی گلوی.ابوشکور.
وزان جایگه سوی شاه آمدند
بدیدار فرخ کلاه آمدند.فردوسی.
زمین را ببوسید در پیشگاه
ز دیدار او شاد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) درختچهٔ کائوچوک دار. نام درختچه ای از نوع فرفیون که در چاه بهار و نیک شهر آن را دیدار و هم بیدار نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به بیدار و جنگل شناسی ج ۲ ص ۲۷۲
شود.
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی است از دهستان دشتابی بخش آوج شهرستان قزوین با ۳۲۱ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ په . ] (اِمص .)1 - دیدن ، رؤیت . 2 - چهره ، سیما. 3 - بصیرت ، بینایی . 4 - (ص
.) پدیدار، مریی . 5 - نظارت ، مصلحت .
.) پدیدار، مریی . 5 - نظارت ، مصلحت .