meş'ab - مشعب
The entry is a dictionary list for the word meş'ab - مشعب
مشعب Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
çatallı; dallı
Arapça - Türkçe sözlük
مُشَعَّب
1. çatallı
Anlamı: iki veya daha fazla ihtimali olan
2. dallı
Anlamı: dalları olan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عَ ] (ع اِ) راه. ج، مَشاعب. (مهذب
الاسماء). راه در کوه. (يادداشت به خط
مرحوم دهخدا). راه: مشعب‌الحق؛ راهی که
حق را از باطل جدا سازد. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| داغی است شتران را. (منتهی ...
الاسماء). راه در کوه. (يادداشت به خط
مرحوم دهخدا). راه: مشعب‌الحق؛ راهی که
حق را از باطل جدا سازد. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| داغی است شتران را. (منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ عَ ] (ع اِ) برما. (منتهی الارب).
برما و مته. (ناظم الاطباء). مثقب. (اقرب
الموارد). || سوزن و دست‌افزار کاسه‌بند.
ج، مَشاعب. (مهذب الاسماء). ابزاری که بدان
ظروف شکسته را مرمت کنند. (ناظم الاطباء).
دست‌افزار کاسه‌بند. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا).
برما و مته. (ناظم الاطباء). مثقب. (اقرب
الموارد). || سوزن و دست‌افزار کاسه‌بند.
ج، مَشاعب. (مهذب الاسماء). ابزاری که بدان
ظروف شکسته را مرمت کنند. (ناظم الاطباء).
دست‌افزار کاسه‌بند. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ شَ‌عْ عَ ] (ع ص) وصله‌شده و
پينه‌زده. (ناظم الاطباء). اصلاح‌شده. (از
اقرب الموارد): فی کل قعب مشعب؛ ای
مجبور فی مواضع منه. (ابن‌کناسه از اقرب
الموارد). و رجوع به تشعيب و مشعبه شود.
|| نشان‌کرده‌شدهٔ با نشان شعب. (ناظم
الاطباء).
پينه‌زده. (ناظم الاطباء). اصلاح‌شده. (از
اقرب الموارد): فی کل قعب مشعب؛ ای
مجبور فی مواضع منه. (ابن‌کناسه از اقرب
الموارد). و رجوع به تشعيب و مشعبه شود.
|| نشان‌کرده‌شدهٔ با نشان شعب. (ناظم
الاطباء).
meş'ab - مشعب other entries
Next Words