levha - لوحی
The entry is a dictionary list for the word levha - لوحی
لوحی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (ص نسبی) منسوب به لوح.
چون لوح: شکل لوحی؛ از مجسمات جسمی
است مربع که ابعاد ثلاثهٔ آن مختلف است بر
هیئت لوح : اگر هر سه عدد یکدیگر را
راست نباشد آن را لوحی خوانند زیراک ...
چون لوح: شکل لوحی؛ از مجسمات جسمی
است مربع که ابعاد ثلاثهٔ آن مختلف است بر
هیئت لوح : اگر هر سه عدد یکدیگر را
راست نباشد آن را لوحی خوانند زیراک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) از شاعران مداح ایرانی و
از مردم اصفهان و وی را قصاید نیکو در حق
ائمهٔ دوازده گانه است. (تذکرهٔ نصرآبادی
ص ۴۳۰) (قاموس الاعلام ترکی).
از مردم اصفهان و وی را قصاید نیکو در حق
ائمهٔ دوازده گانه است. (تذکرهٔ نصرآبادی
ص ۴۳۰) (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) حسن افندی. از شاعران
عثمانی و از مردم بروسه و مدرس مدرسهٔ
حسن پاشای بروسه. وفات وی به سال ۱۱۶۵
هـ . ق. این مقطع او راست:
لسان حالمه کیفیت عشقی بیان ایلر
آنکچون کتمز الدن لوحیاهر بار مجموعه.
(قاموس ...
عثمانی و از مردم بروسه و مدرس مدرسهٔ
حسن پاشای بروسه. وفات وی به سال ۱۱۶۵
هـ . ق. این مقطع او راست:
لسان حالمه کیفیت عشقی بیان ایلر
آنکچون کتمز الدن لوحیاهر بار مجموعه.
(قاموس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) از شاعران قرن نهم عثمانی
و از مردم پرشتئه و سالک طریق تصوف. وی
مدتی در خدمت مرکز افندی به کار اشتغال
ورزید. این بیت او راست:
نیجه الدر صبا دن بر اثر یوق
آنکچون کوی ...
و از مردم پرشتئه و سالک طریق تصوف. وی
مدتی در خدمت مرکز افندی به کار اشتغال
ورزید. این بیت او راست:
نیجه الدر صبا دن بر اثر یوق
آنکچون کوی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) (سید...) نقیبی. پسر دختر
لوحی شاعر اصفهانی مذکور. فقیهی است
معارض مجلسی. رجوع به نقیبی شود.
لوحی شاعر اصفهانی مذکور. فقیهی است
معارض مجلسی. رجوع به نقیبی شود.
levha - لوحی other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.