lizaz - لزاز
The entry is a dictionary list for the word lizaz - لزاز
لزاز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لِ ] (ع اِ) پشتوان در. (منتهی الارب).
چوپ که پس در افکنند. ج، لزز. (مهذب
الاسماء). || سریش. گویند فلان لِزازُ خصم؛
یعنی سریش خصم است. || (اِخ) نام مردی.
(منتهی الارب).
چوپ که پس در افکنند. ج، لزز. (مهذب
الاسماء). || سریش. گویند فلان لِزازُ خصم؛
یعنی سریش خصم است. || (اِخ) نام مردی.
(منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لِ ] (اِخ) نام اسب حضرت رسول (ص)
که مقوقس والی مصر با ماریهٔ قبطیه هدیه
فرستاد. (منتهی الارب). نام اسب حضرت
رسول. (مهذب الاسماء).
که مقوقس والی مصر با ماریهٔ قبطیه هدیه
فرستاد. (منتهی الارب). نام اسب حضرت
رسول. (مهذب الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لِ ] (ع مص) با هم دشمنی کردن. با هم
دشمنانگی کردن. با هم خصومت ورزیدن.
دشمنی. دشمنانگی. خصومت. ملازه.
دشمنانگی کردن. با هم خصومت ورزیدن.
دشمنی. دشمنانگی. خصومت. ملازه.