kasi - قسی
The entry is a dictionary list for the word kasi - قسی
قسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ سی ی ] (ع اِ) جِ قوس. (منتهی
الارب). رجوع به قوس شود: چه
خداوندان علم [ نجوم ] بخشهای دائرهٔ فلک
را قسی خوانده اند یعنی کمانها.
(نوروزنامه).
الارب). رجوع به قوس شود: چه
خداوندان علم [ نجوم ] بخشهای دائرهٔ فلک
را قسی خوانده اند یعنی کمانها.
(نوروزنامه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ سی ی ] (ع ص) (درهم...) درهم
زائف و ناسره. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). و آن معرب قاش است و گویند فعیل
از قسوة است. (المعرب جوالیقی ص ۲۵۷):
کلام قسی؛ کلام زائف و بهرج. (اقرب
الموارد). ...
زائف و ناسره. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). و آن معرب قاش است و گویند فعیل
از قسوة است. (المعرب جوالیقی ص ۲۵۷):
کلام قسی؛ کلام زائف و بهرج. (اقرب
الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ سْ سی ی ] (ص نسبی) نسبت است
به قس. (معجم البلدان). رجوع به قَسّ شود.
|| (جامهٔ...) جامه ای است منسوب به قس
که از مصر آرند و در آن ابریشم است و ...
به قس. (معجم البلدان). رجوع به قَسّ شود.
|| (جامهٔ...) جامه ای است منسوب به قس
که از مصر آرند و در آن ابریشم است و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ سی ی ] (اِخ) (ذو...) راه یمن سوی
بصره. (منتهی الارب). جائی است در راه یمن
به بصره. (معجم البلدان).
بصره. (منتهی الارب). جائی است در راه یمن
به بصره. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ سی ی ] (اِخ) ابن منیةبن بنیت بن
یقدم، از طائفهٔ بنی ایاد، مکنی به ابورغال و
ملقب به ثقیف. صاحب قبری است که بین
مکه و طائف قرار دارد و تا به امروز سنگسار
میشود. وی پدر قبیله ...
یقدم، از طائفهٔ بنی ایاد، مکنی به ابورغال و
ملقب به ثقیف. صاحب قبری است که بین
مکه و طائف قرار دارد و تا به امروز سنگسار
میشود. وی پدر قبیله ...