asib - عسیب
The entry is a dictionary list for the word asib - عسیب
عسیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) استخوان دنب و بن آن، یا
روئیدن گاه موی آن. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). استخوان ذَنَب. (مخزن الادویة):
یستحبّ فی الفرس قصر العسیب و هو عظم
الذنب و جلده، و لذلک قال بعض ...
روئیدن گاه موی آن. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). استخوان ذَنَب. (مخزن الادویة):
یستحبّ فی الفرس قصر العسیب و هو عظم
الذنب و جلده، و لذلک قال بعض ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) کوهی است در بالای نجد.
گویند هذیل را کوهی بنام کبکب و کوهی بنام
خنثل و کوهی دیگر بنام عسیب بود. و در مثل
گویند «لاأفعل ذلک ما أقام عسیب»، و این
مثل در شعر امرؤالقیس ...
گویند هذیل را کوهی بنام کبکب و کوهی بنام
خنثل و کوهی دیگر بنام عسیب بود. و در مثل
گویند «لاأفعل ذلک ما أقام عسیب»، و این
مثل در شعر امرؤالقیس ...