ura'ir - عراعر
The entry is a dictionary list for the word ura'ir - عراعر
عراعر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ عِ ] (ع ص) بزرگ قدر و شریف.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج).
|| مهتر. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| شتر فربه. (از اقرب الموارد) (آنندراج).
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج).
|| مهتر. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| شتر فربه. (از اقرب الموارد) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ عِ ] (اِخ) نام موضعی است در
شعر اخطل. و گفته شده است نام آبی است
شور مر بنی عمیره را و صاحب تکملة گوید:
هی ارضی سبخة. و گفته شده است آب تلخی
است به عدنه در شمال ...
شعر اخطل. و گفته شده است نام آبی است
شور مر بنی عمیره را و صاحب تکملة گوید:
هی ارضی سبخة. و گفته شده است آب تلخی
است به عدنه در شمال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ عِ ] (ع اِ) جِ عُراعر.
|| کرانه های کوهان. (منتهی الارب)
(آنندراج). || (اِخ) موضعی است که از آن
نمک گیرند و بدو نسبت دهند. یقال: ملح
عُراعِریّ. (از اقرب ...
|| کرانه های کوهان. (منتهی الارب)
(آنندراج). || (اِخ) موضعی است که از آن
نمک گیرند و بدو نسبت دهند. یقال: ملح
عُراعِریّ. (از اقرب ...