şa'rani - شعرانی
The entry is a dictionary list for the word şa'rani - شعرانی
شعرانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ نی ی ] (ع ص) بسیارموی و
درازموی اندام. گویند: رجل شعرانی. (منتهی
الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). پرموی. بسیارموی. پشم آلو.
(یادداشت مؤلف).
درازموی اندام. گویند: رجل شعرانی. (منتهی
الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). پرموی. بسیارموی. پشم آلو.
(یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ نی ی ] (اِخ) نام یکی از
خوشنویسان معروف در خط عربی است.
(ابن ندیم).
خوشنویسان معروف در خط عربی است.
(ابن ندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ نی ی ] (اِخ) سلیمان بن موسی.
از سرداران بزرگ در جنگ زنگیان.
(ابن اثیر ج ۷ صص ۱۳۵ -۱۳۷).
از سرداران بزرگ در جنگ زنگیان.
(ابن اثیر ج ۷ صص ۱۳۵ -۱۳۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ نی ی ] (اِخ) شیخ ابوالمواهب
عبدالوهاب بن احمدبن علی انصاری شافعی
مصری معروف به شعرانی یا شعراوی. از
بزرگترین دانشمندان و مؤلفان قرن دهم
هجری بود و در علوم شرعی و جز آن مهارت
داشت. وی از ...
عبدالوهاب بن احمدبن علی انصاری شافعی
مصری معروف به شعرانی یا شعراوی. از
بزرگترین دانشمندان و مؤلفان قرن دهم
هجری بود و در علوم شرعی و جز آن مهارت
داشت. وی از ...