rec'i - رجعی
The entry is a dictionary list for the word rec'i - رجعی
رجعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عی ی ] (ع ص نسبی) منسوب به
سوی طلاق، یقال: طلاق رِجْعی او رَجْعی.
(ناظم الاطباء). رجوع به رَجْعة و رِجْعة شود.
- طلاق رجعی؛ مقابل طلاق بایِن.
(یادداشت مرحوم دهخدا). سیدحسن امامی
آرد: طلاق رجعی ...
سوی طلاق، یقال: طلاق رِجْعی او رَجْعی.
(ناظم الاطباء). رجوع به رَجْعة و رِجْعة شود.
- طلاق رجعی؛ مقابل طلاق بایِن.
(یادداشت مرحوم دهخدا). سیدحسن امامی
آرد: طلاق رجعی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ عا ] (ع اِ) پاسخ. جواب، یقال:
جاءنی رجعی رسالتی. (اقرب الموارد).
جواب مکتوب. (ناظم الاطباء). یقال ارسلت
الیک فماجاءنی رجعی رسالتی و کذا جاءنی
رجعی رسالتی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
(آنندراج).
جاءنی رجعی رسالتی. (اقرب الموارد).
جواب مکتوب. (ناظم الاطباء). یقال ارسلت
الیک فماجاءنی رجعی رسالتی و کذا جاءنی
رجعی رسالتی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
(آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ عا ] (ع مص) رَجْع مصدر بمعنی
رَجْع. (از ناظم الاطباء). برگشتن. (از اقرب
الموارد). بازگشتن. (منتهی الارب) (ترجمان
ترتیب عادل ص ۵۱) (آنندراج). رجوع به
رَجْع شود.
رَجْع. (از ناظم الاطباء). برگشتن. (از اقرب
الموارد). بازگشتن. (منتهی الارب) (ترجمان
ترتیب عادل ص ۵۱) (آنندراج). رجوع به
رَجْع شود.