hayş - خیش
The entry is a dictionary list for the word hayş - خیش
خیش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خی / خَ ] (ع اِ) جامهٔ رقیق باف
ستبرتار از بدترین کتان و یا از ستبرتر عصب.
(منتهی الارب) (از تاج العروس) (از
لسان العرب). نوعی از پارچه و بافته کتان.
پارچه ای از پشم و پنبه با هم ...
ستبرتار از بدترین کتان و یا از ستبرتر عصب.
(منتهی الارب) (از تاج العروس) (از
لسان العرب). نوعی از پارچه و بافته کتان.
پارچه ای از پشم و پنبه با هم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) افزاری بجهت زراعت. (ناظم
الاطباء). ابزار بجهت شخم کردن. (یادداشت
مؤلف). || چوبی که بر گردن گاو نهند و آهن
قلبه. || قلبه ران. (ناظم الاطباء). || شغا.
تیردان. (یادداشت ...
الاطباء). ابزار بجهت شخم کردن. (یادداشت
مؤلف). || چوبی که بر گردن گاو نهند و آهن
قلبه. || قلبه ران. (ناظم الاطباء). || شغا.
تیردان. (یادداشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) 1 - پارچه ای خشن از کتان . 2 - پرده ای از کتان که آن را در اتا ق می
آویختند و برای خنک شدن ، آن را نمناک می کردند.
آویختند و برای خنک شدن ، آن را نمناک می کردند.