asfa - عفصی
The entry is a dictionary list for the word asfa - عفصی
عفصی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ی ی ] (ص نسبی) منسوب به
عفص. آنچه طعم و مزهٔ «عفص» داشته باشد
یا به رنگ آن بود. و رجوع به عفص شود.
|| (اِ) باشق و باز، و گویند پرنده ای است ...
عفص. آنچه طعم و مزهٔ «عفص» داشته باشد
یا به رنگ آن بود. و رجوع به عفص شود.
|| (اِ) باشق و باز، و گویند پرنده ای است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ فِ ] (حامص) دندی. گسی.
عفوصت. قبض. (یادداشت مرحوم دهخدا).
رجوع به عَفِص شود.
عفوصت. قبض. (یادداشت مرحوم دهخدا).
رجوع به عَفِص شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) احمدبن محمدبن بالویه
عفصی مکنی به ابوحامد محدث بود و حدیث
را نزد ابوعبداللََّه بوشنجی در نیشابور، و
محمدبن ایوب در ری، و بشربن موسی و
عبداللََّه بن احمدبن حنبل در بغداد فراگرفت.
عفصی در جمادی الاولای سال ...
عفصی مکنی به ابوحامد محدث بود و حدیث
را نزد ابوعبداللََّه بوشنجی در نیشابور، و
محمدبن ایوب در ری، و بشربن موسی و
عبداللََّه بن احمدبن حنبل در بغداد فراگرفت.
عفصی در جمادی الاولای سال ...