abla - ابلی
The entry is a dictionary list for the word abla - ابلی
ابلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ لا ] (اِخ) کوهساریست از
بنی سلیم میان مکه و مدینه، و در آن
آبهاست از جمله چاه معونه و چاه ذوساعده
و ماهورها و تلها باشد پیوسته به یکدیگر.
بنی سلیم میان مکه و مدینه، و در آن
آبهاست از جمله چاه معونه و چاه ذوساعده
و ماهورها و تلها باشد پیوسته به یکدیگر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ لی ی ] (اِخ) نام کوهی معروف
نزدیک اجا و سلمی، دو کوه قبیلهٔ طی و در
آنجا مردابی است به پهنای هفت فرسنگ که
آب باران در آن گرد آید، تلخ مزه.
نزدیک اجا و سلمی، دو کوه قبیلهٔ طی و در
آنجا مردابی است به پهنای هفت فرسنگ که
آب باران در آن گرد آید، تلخ مزه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ بُ لْ لی ی ] (ص نسبی) منسوب
به اُبُلّه : و از ابله دستار و عمامهٔ ابلی
خیزد. (حدود العالم).
به اُبُلّه : و از ابله دستار و عمامهٔ ابلی
خیزد. (حدود العالم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ لی ی ] (ع ص نسبی) رجل
ابلی؛ مردی اشتردار. (مهذب الاسماء).
ابلی؛ مردی اشتردار. (مهذب الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اَ بُ) (اِ.) (عا.) مخفف «ابوالقاسم » است و بیشتر آن را در مقام کوچک شمردن و
خطاب به آشنا و خویشاوند که با او رو دربایستی نداشته باشند به کار می برند.
خطاب به آشنا و خویشاوند که با او رو دربایستی نداشته باشند به کار می برند.
abla - ابلی other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.