یسیر
The entry is a dictionary list for the word یسیر
یسیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ص، از اتباع) اسیر. یتیم. این
کلمه در جملهٔ اتباعی یتیم یسیر متداول است
و شاید اصل کلمهٔ اسیر نیز همین کلمه باشد و
در ترجمهٔ تفسیر طبری کلمهٔ یسیر مکرر به
معنی اسیر آمده است. (یادداشت مؤلف). ...
کلمه در جملهٔ اتباعی یتیم یسیر متداول است
و شاید اصل کلمهٔ اسیر نیز همین کلمه باشد و
در ترجمهٔ تفسیر طبری کلمهٔ یسیر مکرر به
معنی اسیر آمده است. (یادداشت مؤلف). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع ص) آسان. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار) (غیاث)
(مهذب الاسماء). سهل. هین. آسان خوار.
مقابل دشخوار. مقابل دشوار. (یادداشت
مؤلف).
- یسیر کردن؛ آسان کردن. سهل
گردانیدن :
بر تو یسیر کرد خداوند ...
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار) (غیاث)
(مهذب الاسماء). سهل. هین. آسان خوار.
مقابل دشخوار. مقابل دشوار. (یادداشت
مؤلف).
- یسیر کردن؛ آسان کردن. سهل
گردانیدن :
بر تو یسیر کرد خداوند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ سَ ] (اِخ) ابن عمرو، مخضرم است
یعنی جاهلیت و اسلام را دریافته. (یادداشت
مؤلف).
یعنی جاهلیت و اسلام را دریافته. (یادداشت
مؤلف).