یرلیغ

The entry is a dictionary list for the word یرلیغ
یرلیغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ یَ ] (مغولی، اِ) فرمان پادشاهی.
(غیاث). اجازه و حکم و فرمان شاه یا امیر.
(یادداشت مؤلف). فرمان پادشاهان که آن را
مثال و منشور نیز گویند و یرلغ مخفف آن
است. (آنندراج). یرلغ. برات و سند و فرمان
پادشاهی بخصوص فرمان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ] (اِخ) نام دهی بر چهارفرسنگی
بیش بالیغ از بلاد ایغور. جوینی آرد: مسقط
رأس او [ کرکوز ] دیهی است مختصر بر
چهارفرسنگی بیش بالیغ نام آن یرلیغ از بلاد
ایغور در طرف غربی ممر مجتازان بر آنجا، در
شهور سنهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(یَ) [ تر. جغ . ] (اِ.) حکم و فرمان پادشاه . ؛ ~ خانی : فرمان پادشاه (ایلخانان و
دوره های بعدی ).

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.