ید
The entry is a dictionary list for the word ید
ید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) دست یعنی از منکب تا
انگشتان و یا کف دست و مؤنث آید و اصل آن
یَدْیٌ می باشد و یَدان تثنیهٔ آن. ج، اَیدی، یدی
[ یُ / یَ / یِ دی ی ...
انگشتان و یا کف دست و مؤنث آید و اصل آن
یَدْیٌ می باشد و یَدان تثنیهٔ آن. ج، اَیدی، یدی
[ یُ / یَ / یِ دی ی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ دد ] (ع اِ) لغتی است در یَد.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء). دست.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء). دست.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ ] (فینیقی، اِ) اِیُد. دهمین حرف از
حروف تهجی مردم فینیقیه و آواز آن چون
«ای» یونانی باشد. ایگریک MMM Y.
(یادداشت مؤلف).
حروف تهجی مردم فینیقیه و آواز آن چون
«ای» یونانی باشد. ایگریک MMM Y.
(یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ ] (فرانسوی، اِ) یکی از بسایط به
رنگ خاکستری که به کبودی زند با برقی
فلزی به وزن مخصوص ۹۴۰/۴ و در
۴/۱۱۳۵ درجه حرارت ذوب شود و چون
آن را گرم کنند بخاری کبود از وی ...
رنگ خاکستری که به کبودی زند با برقی
فلزی به وزن مخصوص ۹۴۰/۴ و در
۴/۱۱۳۵ درجه حرارت ذوب شود و چون
آن را گرم کنند بخاری کبود از وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) بلاد یمن. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به یمن
شود.
(آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به یمن
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یُ) [ فر. ] (اِ.) جسمی است جامد، بلوری و خاکستری مایل به سیاه در آب حل نمی شود
ولی در الکل محلول است و در داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد.
ولی در الکل محلول است و در داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد.