یحمور
The entry is a dictionary list for the word یحمور
یحمور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) گورخر. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
(غیاث). اسم حمار الوحش است. (تحفه
حکیم مؤمن). ج، یحامیر. || نام ستوری.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء).
نوعی از ابل است. (از تحفهٔ ...
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
(غیاث). اسم حمار الوحش است. (تحفه
حکیم مؤمن). ج، یحامیر. || نام ستوری.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء).
نوعی از ابل است. (از تحفهٔ ...