همزاد
The entry is a dictionary list for the word همزاد
همزاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ص مرکب) هم سن. همسال.
(برهان):
که پیوند شاه است و همزاد اوی
سواری است جنگاور و نامجوی.فردوسی.
سه پیر بودند ندیمان وی و همزاد او. (تاریخ
بیهقی).
مرا رامین نه خویش است و نه پیوند
نه هم ...
(برهان):
که پیوند شاه است و همزاد اوی
سواری است جنگاور و نامجوی.فردوسی.
سه پیر بودند ندیمان وی و همزاد او. (تاریخ
بیهقی).
مرا رامین نه خویش است و نه پیوند
نه هم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ص مرکب) رفیقی که در زاد و
راحله شریک باشد. (از برهان). گمان نمیرود
که جزء دوم این ترکیب، زاد (واژهٔ عربی
به معنی توشه) باشد و مؤلف برهان با معنی
دوم همزاد چنین تعبیری برای ...
راحله شریک باشد. (از برهان). گمان نمیرود
که جزء دوم این ترکیب، زاد (واژهٔ عربی
به معنی توشه) باشد و مؤلف برهان با معنی
دوم همزاد چنین تعبیری برای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) (ص .) 1 - هم سن و سال . 2 - به باور عوام موجودی که هم زمان با به دنیا آمدن
شخص ، در میان اجنه به دنیا می آید.
شخص ، در میان اجنه به دنیا می آید.