هادی
The entry is a dictionary list for the word هادی
هادی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نام سنگی است. گویند هرکه آن
سنگ را با خود دارد سگ به او فریاد نکند.
(برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || سنگی
بود به رنگ طحال... چون با زاج منقی خلط
کرده بر زیبق نهند آن را ...
سنگ را با خود دارد سگ به او فریاد نکند.
(برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || سنگی
بود به رنگ طحال... چون با زاج منقی خلط
کرده بر زیبق نهند آن را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص، اِ) راهنما. راهنماینده.
(برهان) (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). راهنمای. (دهار). مرشد.
هدایت کننده. ج، هادون، هادین، هداة.
(اقرب الموارد): بعثه سراجاً منیراً و مبشراً
و نذیراً و هادیاً و مهدیاً. (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ۲). || ...
(برهان) (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). راهنمای. (دهار). مرشد.
هدایت کننده. ج، هادون، هادین، هداة.
(اقرب الموارد): بعثه سراجاً منیراً و مبشراً
و نذیراً و هادیاً و مهدیاً. (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ۲). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (ع ص) (از «هـ دء») در عربی
آرام گیرنده. (از برهان). هادی. یقال: هدأت
اصواتهم و صوته هادی. (اقرب الموارد).
آرام گیرنده. (از برهان). هادی. یقال: هدأت
اصواتهم و صوته هادی. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از طبقات چهارگانه که
بواسطهٔ پستی نژاد مشهورند و به ترتیب
عبارتند از: «هادی»، «دوم»، «چندال» و
«بدهتو». و آنان به کارهائی از قبیل پاکیزه
کردن قراء و دیگر کارهای پست اشتغال
می ورزند و به زعم ...
بواسطهٔ پستی نژاد مشهورند و به ترتیب
عبارتند از: «هادی»، «دوم»، «چندال» و
«بدهتو». و آنان به کارهائی از قبیل پاکیزه
کردن قراء و دیگر کارهای پست اشتغال
می ورزند و به زعم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام رسول خدا محمدبن عبداللََّه.
(تاریخ حبیب السیر چ تهران ص ۱۰۱). از
القاب حضرت محمد (ص). رجوع به محمد
(ص) شود.
(تاریخ حبیب السیر چ تهران ص ۱۰۱). از
القاب حضرت محمد (ص). رجوع به محمد
(ص) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از القاب امام علی النقی (ع)
امام دهم است. تولدش به روایت اکثر اهل
خبر در نیمه های ماه رجب در سنهٔ اربع عشر
و مأتین به مدینه اتفاق افتاد و به قولی به سال
اثناعشر و مأتین. مادرش ...
امام دهم است. تولدش به روایت اکثر اهل
خبر در نیمه های ماه رجب در سنهٔ اربع عشر
و مأتین به مدینه اتفاق افتاد و به قولی به سال
اثناعشر و مأتین. مادرش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (میرزا...) از سادات حسینی
اصفهان و خلف میرزا شاه تقی شیخ الاسلامی
میباشد. او راست:
بس گرفته ست دلم خانهٔ صیاد خراب
کاش روی قفسم جانب صحرا میکرد.
(آتشکدهٔ آذر چ کتابفروشی زوار ص ۲۱۲).
اصفهان و خلف میرزا شاه تقی شیخ الاسلامی
میباشد. او راست:
بس گرفته ست دلم خانهٔ صیاد خراب
کاش روی قفسم جانب صحرا میکرد.
(آتشکدهٔ آذر چ کتابفروشی زوار ص ۲۱۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) لقب موسی بن محمد المهدی
است. موسی بن مهدی بن منصوربن محمدبن
علی بن عبداللََّه بن عباس، مکنی به ابومحمد.
چهارمین خلیفه است و هفتم از عباس. هادی
که ابومحمد کنیت داشت پدر وی مهدی و
مادر وی خیزران بود. ...
است. موسی بن مهدی بن منصوربن محمدبن
علی بن عبداللََّه بن عباس، مکنی به ابومحمد.
چهارمین خلیفه است و هفتم از عباس. هادی
که ابومحمد کنیت داشت پدر وی مهدی و
مادر وی خیزران بود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (محمد...) نقاش: مجلسهای
نقاشی او در ضمن مرقع ۶ برگی به شمارهٔ ۷۲
در فهرست نمونهٔ خطوط خوش کتابخانهٔ
سلطنتی تألیف مهدی بیانی ص ۱۵۶ یاد شده
است.
نقاشی او در ضمن مرقع ۶ برگی به شمارهٔ ۷۲
در فهرست نمونهٔ خطوط خوش کتابخانهٔ
سلطنتی تألیف مهدی بیانی ص ۱۵۶ یاد شده
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (سیدکیا) برادر سیدعلی کیا
لاهیجانی که از جانب برادر حکومت تنکابن
یافت. سیدهادی بعد از به دست گرفتن زمام
حکومت محل بیه پیش، تنکابن را به پسر
خود سیدیحیی کیا بخشید. از اعمال او یکی
این است که در آن ...
لاهیجانی که از جانب برادر حکومت تنکابن
یافت. سیدهادی بعد از به دست گرفتن زمام
حکومت محل بیه پیش، تنکابن را به پسر
خود سیدیحیی کیا بخشید. از اعمال او یکی
این است که در آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابن الخیر یمانی. شخصیت
افسانه ای و اشاره ای است که شیخ اشراق،
شهاب الدین یحیی سهروردی در قصهٔ الغربة
الغربیة به کار برده و مراد از «هادی» فیض
اول است و از «خیر» عقل کلی اراده کرده که
واسطهٔ ...
افسانه ای و اشاره ای است که شیخ اشراق،
شهاب الدین یحیی سهروردی در قصهٔ الغربة
الغربیة به کار برده و مراد از «هادی» فیض
اول است و از «خیر» عقل کلی اراده کرده که
واسطهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابن هانی از فرمانروایان
مازندران بود که در زمان خلافت
هارون الرشید از سال ۱۳۷ تا ۱۳۸ حکمرانی
داشت. (سفرنامهٔ استرآباد رابینو به انگلیسی
ص ۱۳۷، به فارسی ص ۱۸۲).
مازندران بود که در زمان خلافت
هارون الرشید از سال ۱۳۷ تا ۱۳۸ حکمرانی
داشت. (سفرنامهٔ استرآباد رابینو به انگلیسی
ص ۱۳۷، به فارسی ص ۱۸۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (میرزا...) خلف میرزا
رفیع الدین شهرستانی مصورالممالک
محروسه در اوایل حال احتساب ممالک با
وی بوده آخرالامر به هند رفته و به مناصب
بلند سرافراز گردیده. از اوست:
روزی خود میخورد هرکه در این عالم است
واسطه شو خوشنماست مفت کرم ...
رفیع الدین شهرستانی مصورالممالک
محروسه در اوایل حال احتساب ممالک با
وی بوده آخرالامر به هند رفته و به مناصب
بلند سرافراز گردیده. از اوست:
روزی خود میخورد هرکه در این عالم است
واسطه شو خوشنماست مفت کرم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (حاجی ملا...) سبزواری که در
شعر «اسرار» تخلص یافت. به سال ۱۲۱۲
هـ . ق. متولد شد. مدت عمرش ۷۸ (حکیم)
سال و به سال ۱۲۸۹ هـ . ق. چشم از جهان
فروبست. «غریب» ماده تاریخ تولد اوست. در
سن هفت یا ...
شعر «اسرار» تخلص یافت. به سال ۱۲۱۲
هـ . ق. متولد شد. مدت عمرش ۷۸ (حکیم)
سال و به سال ۱۲۸۹ هـ . ق. چشم از جهان
فروبست. «غریب» ماده تاریخ تولد اوست. در
سن هفت یا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) کیایی علوی در گیلان دعوی
امامت کرد و در بیست و سیم رجب سنهٔ
تسعین و اربعمائهٔ به دست ابراهیم بن محمد
مقتول شد. (تاریخ حبیب السیر چ تهران
ص ۱۶۹).
امامت کرد و در بیست و سیم رجب سنهٔ
تسعین و اربعمائهٔ به دست ابراهیم بن محمد
مقتول شد. (تاریخ حبیب السیر چ تهران
ص ۱۶۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) محمدبن علی بن احمد سودی
است. رجوع به محمدبن علی بن احمد سودی
شود.
است. رجوع به محمدبن علی بن احمد سودی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (میرزا محمد...) ملقب به شرر و
بسیار قلندرمشرب بوده و در فن طبابت
حذاقت تمام داشته و به هند رفته. این شعر از
اوست:
شیشهٔ ناموس جمعی را که دارم در بغل
بایدم بود از ملامتهای ایشان سنگسار.
(آتشکدهٔ آذر چ زوار ...
بسیار قلندرمشرب بوده و در فن طبابت
حذاقت تمام داشته و به هند رفته. این شعر از
اوست:
شیشهٔ ناموس جمعی را که دارم در بغل
بایدم بود از ملامتهای ایشان سنگسار.
(آتشکدهٔ آذر چ زوار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) محمدبن علی بن الحسین. لقب
دیگر او باقر است. هاشمی و علوی است،
زیرا از دو هاشمی و علوی پا به عرصهٔ وجود
نهاده است. پدرش زین العابدین بن حسین و
مادرش فاطمه بنت امام حسن است. ولادت
آن جناب در ...
دیگر او باقر است. هاشمی و علوی است،
زیرا از دو هاشمی و علوی پا به عرصهٔ وجود
نهاده است. پدرش زین العابدین بن حسین و
مادرش فاطمه بنت امام حسن است. ولادت
آن جناب در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (حاجی شیخ...) نجم آبادی
فرزند حاج ملا مهدی است که در علم و
اجتهاد مقامی مسلم داشت به سال ۱۲۵۰
هـ . ق. از مادر بزاد. در سال ۱۲۶۲ به امر پدر
همراه با مادر خویش سفری به نجف اشرف
کرد ...
فرزند حاج ملا مهدی است که در علم و
اجتهاد مقامی مسلم داشت به سال ۱۲۵۰
هـ . ق. از مادر بزاد. در سال ۱۲۶۲ به امر پدر
همراه با مادر خویش سفری به نجف اشرف
کرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) سیدیحیی. ولد حسین بن
قاسم بن ابراهیم طباطباست. وی در سنهٔ ثمان
و تسعین و مأتین متولد شد و هادی لقب یافت
در علم و زهد درجهٔ کمال یافت و امام و
مقتدای طایفهٔ زیدیه شد. در تحفة الملکیه ...
قاسم بن ابراهیم طباطباست. وی در سنهٔ ثمان
و تسعین و مأتین متولد شد و هادی لقب یافت
در علم و زهد درجهٔ کمال یافت و امام و
مقتدای طایفهٔ زیدیه شد. در تحفة الملکیه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (الـ ...) (... الی الحق) یحیی بن
الحسین بن القاسم الحسنی العلوی الرسی.
پیشوای فرقهٔ زیدیه که در سال ۲۲۰ هـ . ق. /
۸۳۵ م. در صنعاء متولد شد. وی فقیه بزرگ
مذهب زیدیه شد و چندین کتاب تألیف ...
الحسین بن القاسم الحسنی العلوی الرسی.
پیشوای فرقهٔ زیدیه که در سال ۲۲۰ هـ . ق. /
۸۳۵ م. در صنعاء متولد شد. وی فقیه بزرگ
مذهب زیدیه شد و چندین کتاب تألیف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ع . ] (اِ فا.) 1 - هدایت کننده . ج . هداة . 2 - رسانه ، هر جسمی که جریان
الکتریسیته یا حرارت را از خود عبور دهد.
الکتریسیته یا حرارت را از خود عبور دهد.