ویرانه
The entry is a dictionary list for the word ویرانه
ویرانه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ / نِ ] (ص، اِ) جای خراب.
ویران. خراب. خرابه. غیرمسکون :
که این خان ویرانه آباد کرد
که چرخش نه بی بوم و بنیاد کرد.
(شاهنامه، ملحقات ص ۱۳ بیت ۲۵۸).
گنج تو را فقر تو ویرانه بس
شمع ...
ویران. خراب. خرابه. غیرمسکون :
که این خان ویرانه آباد کرد
که چرخش نه بی بوم و بنیاد کرد.
(شاهنامه، ملحقات ص ۱۳ بیت ۲۵۸).
گنج تو را فقر تو ویرانه بس
شمع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان
جمع آبرود بخش حومهٔ شهرستان دماوند در
۳۶ کیلومتری جنوب خاوری دماوند و ۱۴
هزارگزی کیلان. راه فرعی دارد. سکنهٔ آن
۲۸۰ تن و آب آن از قنات و فاضلاب
رودخانهٔ سرخده و ...
جمع آبرود بخش حومهٔ شهرستان دماوند در
۳۶ کیلومتری جنوب خاوری دماوند و ۱۴
هزارگزی کیلان. راه فرعی دارد. سکنهٔ آن
۲۸۰ تن و آب آن از قنات و فاضلاب
رودخانهٔ سرخده و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
دینور بخش صحنهٔ شهرستان کرمانشاهان.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
دینور بخش صحنهٔ شهرستان کرمانشاهان.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).